English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6775 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
standard U یکسان معیار
standards U یکسان معیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
autosync U خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
flat rate U نرخ یکسان تعرفه یکسان
scitovsky double criterion U معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
touchstone U معیار
norms U معیار
paragon U معیار
paragons U معیار
gauged U معیار
benchmarks U معیار
benchmark U معیار
touchstones U معیار
standards U معیار
gauge U معیار
yardsticks U معیار
yardstick U معیار
gauges U معیار
received U معیار
norm U معیار
tests U معیار
tested U معیار
test U معیار
dimensions U معیار
dimension U معیار
canonical U معیار
rate of dosage U معیار
criterion U معیار
standard U معیار
sampled U معیار
sample U معیار
standard deviation U انحراف معیار
g U نمونه معیار
gray code U معیار GREY
gauged U مقیاس معیار
sigma score U نمره معیار
gauges U مقیاس معیار
sigma U انحراف معیار
gauge U مقیاس معیار
standard of living U معیار زندگی
STDs U مخفف معیار
standards of living U معیار زندگی
system standard U معیار سیستم
standardization U معیار گیری
standard stimulus U محرک معیار
criterion of degeneracy U معیار تبهگنی
pareto criterion U معیار پاراتو
standard error U خطای معیار
STD U مخفف معیار
standard score U نمره معیار
air quality criterion U معیار کیفیت هوا
sed U خطای معیار تفاوت
criterion U معیار نشان قطعی
sm U خطای معیار میانگین
standard error of difference U خطای معیار تفاوت
Greenwich Mean Time U معیار ساعت گرینویچ
standard error of mean U خطای معیار میانگین
standard error of estimate U خطای معیار براورد
sigmagram U نگاره نمرات معیار
wire gauge U معیار ضخامت سیم
standard progressive matrices test U ازمون ماتریسهای مدرج معیار
SE U خطای معیار اندازه گیری
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
sd U انحراف معیار گروه نمونه
print U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
printed U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
prints U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standardization U مطابق معیار خاص دراوردن
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
substandard U زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
identical U یکسان
uniform U یکسان
same U یکسان
of kin U یکسان
invariant U یکسان
equal U یکسان
equaled U یکسان
equaling U یکسان
uniforms U یکسان
equalling U یکسان
equals U یکسان
equalled U یکسان
similiar U یکسان
akin U یکسان
identic U یکسان
similar U یکسان
standardized U مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
transvalue U سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvaluate U سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
draft quality U معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
uniform movement U جنبش یکسان
equably U بطور یکسان
alike U شبیه یکسان
identically U بطور یکسان
assimilating U یکسان کردن
solids U یکسان فضائی
uniform U یک شکل یکسان
assimilates U یکسان کردن
assimilated U یکسان کردن
assimilate U یکسان کردن
uniforms U یک شکل یکسان
assimilatc U یکسان کردن
solid U یکسان فضائی
uniformly U بطور یکسان
spreading U پخش یکسان
standard item U اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
equates U یکسان فرض کردن
equate U یکسان فرض کردن
equated U یکسان فرض کردن
without distinction U بدون فرق یکسان
rase U باخاک یکسان کردن
balanced design U طرح با تراز یکسان
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
isoelectronic U دارای الکترونهای یکسان
it ius all one to me U برای من یکسان است
to kiss the dust U باخاک یکسان شدن
The city was razed to the ground. U شهر با خاک یکسان شد
to make even with the ground U با خاک یکسان کردن
coconscious U ادراک چیزهای یکسان
equally appearing difference U تفاوتهای یکسان نما
coconsciousness U ادراک چیزهای یکسان
equal appearing intervals U فاصلههای یکسان نما
to lump them all together <idiom> U با همه یکسان رفتار کردن
irregular polygon U شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
method of equal appearing intervals U روش فاصلههای یکسان نما
to prostrate a city U شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground U شهری را با خاک یکسان کردن
to bring somebody into line U زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
plugging U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugs U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
balance U برای همه خطاها یکسان است
balances U برای همه خطاها یکسان است
plug U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
shannon U انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
an e. battle U جنگی که برای دو طرف یکسان است
It is exact to hair. U مو نمی زند ( کاملا"یکسان است )
logical U تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
frequency U فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequencies U فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
Hamming code U تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
externals U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
peered U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
democratic network U شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
isocracy U حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
peer U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peering U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
To treat them all alike. (indiscriminately). U همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
differential laser gyro U دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
negligence U اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
homograph U کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
asynchronous U ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
isodynamic line U خطی در روی نقشه که بوسیله ان جاهایی که زورمغناطیسی درانها یکسان است
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
universal time U زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
isoclinal line U خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
identities U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
out of step U دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
isochronous network U شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
rhumb line U خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
multiplex U سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
pascal U فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
erasers U در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
eraser U در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
letter quality printing U خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
departmental LAN U شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
isocratic U دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
pareto criterion U ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
Recent search history Forum search
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
0مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com